مسعود سخاوت دوست،نویسنده،آهنگساز و موسیقی دان در گفتگو با خبرنگار حوزه موسیقی دیباچه گفت: آثار من با تصوری که عموما از سینمای دفاع مقدس و جنگ در نظر عموم مردم است و همچنین موسیقی مرتبط با آن تفاوت بسیاری دارد.به این خاطر علیرغم اینکه عمده آثار من محتوایی غیر از محتوی دفاع مقدس دارد اما کار در این ژانر برای من با وسواس و علاقه ویژهای همراه است.
این آهنگساز مطرح کشور درخصوص فضای موسیقی فیلم و مقایسه آثار موسیقایی امروز با گذشته اظهار داشت: درواقع تفکرات زیبایی شناسانه به فراخور زمان و در بستر تحولات اجتماعی وفرهنگی دوران خود تغییر میکنند.موسیقی هم به عنوان گونه هنری پویا تغییرات اجتناب ناپذیری را در هر دوره تاریخی تجربه میکند. این تحولات را میتوانیم از منظر ساختاری به دو بخش تغییرات مدیا یا ابزار و تغییرات استتیک یا زیبایی شناسانه تقسیم کنیم.
وی افزود: بخش اول که با تحولات تکنولوژیک همراه بوده منحصرا خودرا در موسیقی الکترونیک بروز داده است؛ این تحولات تکنولوژیک امکاناتی را در اختیار آهنگسازان امروز قرار میدهد که شاید قابل تصور برای آهنگسازان دوران قبل نبوده است. البته وجود این امکانات الزاما به معنی بالا رفتن سطح کیفی آهنگسازی نیست چرا که « مدیا » همواره در سیطره زیبایی شناسی است که کارایی واقعی خود را پیدا میکند. اما با این حال آهنگسازان این دوره با استفاده از این امکانات در زمان کمتری به نتیجه دلخواه خود میرسند؛ استفاده از نرم افزارهای آهنگسازی،« وی اس تی ها » و «اصوات شبیه سازی شده» موجب شده تا شاهد تنوع آثار بیشتری باشیم.
این موسیقی دان در ادامه بیان کرد: اما در حوزه دوم یعنی زیبایی شناسی اگر نگوییم پسرفت داشتهایم باید بگوییم که رشد قابل توجهای نیز نداشتهایم. موسیقی فیلم با نگرش کلاسیک در ایران در گذشته نه چندان دور دورانی طلایی داشته است. دورانی که در آن موسیقی فیلمهای سینمایی و تلویزیونی به لحاظ کیفی از سطح بالایی برخوردارند. مجموعه تلویزیونی سربداران، امام علی، گرگها،روزی روزگاری شاهکارهایی هستند که علاوه بر محتوای تصویری محتوای صوتی قابل توجهی نیز دارند.
وی افزود: موسیقی آثار سینمایی این دوره نیز با رویکرد کلاسیک از کیفیت خوبی برخوردار بودهاندوآهنگسازان دوره مذکور با نوشتن پارتیتورهای ارکسترال و ضبط سازهای زنده آشنا بوده و بدین جهت ورود به عرصه موسیقی فیلم نیازمند علم قابل توجهی در حوزه آهنگسازی بود.اما در دوره جدید با پیشرفت تکنولوژیک لوازم آهنگسازی شاهد آن هستیم که موسیقی فیلم حتی بدون استفاده از ساز زنده و با اندک علمی در حوزه آهنگسازی میتواند به عرصه ظهور برسد. این امر فارغ از ارزش داوریهای مرسوم سبب شده تا کیفیت کار آهنگسازان در این دوره تا جدی کاهش پیدا کند.
آهنگساز فیلم سینمایی "حمال طلا" در پاسخ به این پرسش که در آهنگسازی بیشتر بر اساس ذائقه مخاطب پیش میرود یا نگاه شخصی خود؟ گفت: از آنجایی که مخاطبین آثار هنری طیف وسیعی از سلائق را در برمیگیرند،یافتن سلیقهای واحد یا دست کم عمومی کار بسیار دشواریست. عموما مردم دوست دارند ذائقه شنیداریشان را در آثار آهنگسازان جستجو و ارضا کنند که این امر سبب تکرار کلیشههای آهنگسازی میشود. از این رو اگر آهنگسازی بخواهد با ذائقه عمومی پیش برود و در عین حال از کلیشه ها نیز فرار کند و راه و سلیقه خود را پیش بگیرد راه سختی در پیش دارد. در غالب آثار من سعی شده تا هر دو این مولفهها لحاظ بشوند اما کفه سنگین ترازو اغلب به سمت سلیقه عمومی است تا سلیقه شخصی. با این حال اندیشه و سلیقه من ناخودآگاه در آثاری با محوریت مخاطبان عام نیز دیده میشود.
« سخاوت دوست» که تا کنون آثار موفقی در زمینه دفاع مقدس تولید کرده درخصوص موسیقی حماسی اظهار داشت: اساسا مواجهه با حماسه به طور محسوس در ادبیات اتفاق میافتد.روایت دلاوری و سلحشوری در بستر قومی و ملی همواره در داستانها و اشعار کلاسیک ایران جایگاه ویژهای اشته است. فارغ از اساطیری یا ملی و طبیعی بودن حماسه این دو گونه ادبی با دو رویکرد موسیقایی همراه بوده است. رویکرد تهییجی نخستین مواجهه محسوس موسیقی یا حماسه است که هدفش ایجاد احساس شعف همراه با تحریکات سلحشورانه است. رویکرد دوم اما کمی متفاوت تر و عمیق تر است و میتوان آن را رویکرد روانشناسانه نامید. در این رویکرد الزاما احساسات روبنایی تحریک نمیشود بلکه مخاطب حماسه روان خود را مورد کاوش قرار داده و نیاز به امر والا و نوعی معرفت در روایت حماسی را جستجو میکند. شاید در این رویکرد تهییج جای خود را به معرفت یا به عبارت دیگر شور جای خود را به شعور بدهد و در هر دو این رویکردها موسیقی و اندیشه آهنگساز نیز متأثر خواهد شد. به طور مثال اگر در روایتی حماسی نقش سلحشوری مبارزین برجسته باشد عموما هم ارکستراسیون و هم ریتم اثر در جهت تشدید تحرکات واحدهای موسیقایی است درحال که اگر بعد معرفتی قهرمان در نظر گرفته شود( مانند مادری که در انتظار بازگشت فرزندش در سلوکی عارفانه به سر میبرد)عمق موسیقی، ارکستراسیون و در نهایت تحرکات از روساختهای اثر به زیرساختها کوچ کرده و رشد میکند.اینجاست که بحث سنخیت پیش میآید. گاهی مولف که در اینجا منحصرا کارگردان مد نظر است،رویکرد درونی تری به حماسه دارد ولی آهنگساز کماکان سطحی نگری و کلیشهها را در نظر میگیرد و این موجب بروز نوعی ناهمگنی ساختاری و حتی محتوایی میان موسیقی و فیلم میشود.
وی ادامه داد: ورود من به عرصه سینما با فیلم« بدرود بغداد» به کارگردانی مهدی نادری بود و با فیلم« شیار 143» و « نفس » در جشنواره فجر مطرح شدم به این علت میتوان گفت از آن پس به عنوان آهنگساز ژانر حماسی و دفاع مقدس شناخته شدم. با این حال فیلمهایی که از انها یاد کردم در نوع خود پیشرو وآوانگارد و اساسا کلیشه گریز بودهاند. به این جهت تفکر و آثار من با تصوری که عموما از سینمای دفاع مقدس و جنگ در نظر عموم مردم است و همچنین موسیقی مرتبط با آن تفاوت بسیاری دارد.به این خاطر علیرغم اینکه عمده آثار من محتوایی غیر از محتوی دفاع مقدس دارد اما کار در این ژانر برای من با وسواس و علاقه ویژهای همراه است.
آهنگساز فیلم "شبی که ماه کامل شد" درخصوص تجربه شخصی اش در این کار بیان داشت: در این اثر مانند دو اثر دیگر تغییراتی اساسی در نگرش زیبایی شناسانه کارگردان لحاظ شده که بی تأثیر در روند شکل گیری موسیقی نبوده است.اگر موسیقی شیار 143 همانند فیلمش لطافتی زنانه همراه با کشمکشهای درونی مادرانه را روایت میکند و ماحصل کار در یک لالایی بیان میشود و موسیقی "نفس" فانتزی کودکانه را به صورت شنوایی میبخشد،موسیقی « شبی که ماه کامل شد » داستان مسخ و دگردیسی انسانی است که مانند روایت کافکا تغییر ماهوری بلکه وجودی میدهد. درک عمیق کارگردان آن بعنوان کارگردانی مولف از موسیقی و کارکرد آن و همچنین جسارت ایشان در مواجهه با ایدههای نو باعث شد که در ساختار آهنگسازی با آزادی بیشتری به دنبال ملودی سازی و سازبندی باشم و استایل صوتی کار را به صورت الکترو آکوستیک بنا کنم. در نهایت نتیجه هم مورد قبول تیم کارگردانی قرار گرفت و هم مردم رابطه خوبی با آن برقرار کردند.
وی در ادامه ضمن اشاره به این موضوع که کارگردان در مقام مولف و مغز متفکر اثر است افزود: آگاهی اش از عناصر سازنده فیلم نقش موثری در کیقیت اثر خواهد داشت. درک نحوه برخورد صوتی با صحنهها بدون در نظر گرفتن لایههای زیرین تفکر کارگردان کاری بیهوده و حاصلی کلیشهای به بار میآورد به این خاطر گفتمان فلسفی آهنگساز و کارگردان بیش از هر زمان دیگری در فیلم که اثری جامع الاطراف است اهمیت پیدا میکند.
این موسیقی دان برجسته در رابطه با تغییرات ذائقه مخاطب در موسیقی بیان کرد: سلیقه عمومی و ذائقه موسیقیایی به نسبت دهههای پیشین تغییر کرده و کماکان در حال تغییر است اما ارزش داوری در باب این تغییر نباید شتابزده باشد چرا که عوامل متعددی در تغییر ذائقه هنری یک ملت موثرند.عواملی که الزاما در سلطه اختیارات آن ملت نبوده و در اغلب موارد جبری هستند. سلیقه موسیقایی مردم با سطح آگاهی آنان ارتباط مستقیم دارد اگر آگاهی آنان نسبت به جهان درون و بیرون خویش در طول دهههای متفاوت تغییری کرده است تجلی آن در موسیقی و به طور کل هنرشان نمودار خواهد شد؛ اگر الان شاهد سطح بالا یا پایینی از کیفیت آثار هنری هستیم باید سراغ مولفههایی برویم که با معرفت و درون نگری مردم مرتبط اند چرا که آثار هنری بیشتر بیانگر اخلاقیات و باورهای یک ملت است تا رشد تکنولوژیک وعلمی آن و در اینجاست که فرهنگ به عنوان عناصر معنوی در مقابل تمدن به عنصر مادی قرار میگیرد و به رقابت با آن میپردازد. عصر ما در این شرایط زیست هنری اش را تجربه میکند.
وی در انتها درخصوص فعالیتهای پیش روی خود گفت: بغیر از موسیقی در حال حاضر در حال نوشتن رمان ایرانی براساس زندگی و اندیشههای شیخ شهاب الدین سهروردی هستم. علاوه بر این دو کتاب دیگرم با نام "مکاشفات ابورتیل" و"مرگ در چهارم افزوده " در حال طی مراحل انتشار است. در حوزه اجرا صحنه نیز با دکتر کیانوش صاحب نسق،مجموعه پرفورمنسهایی را با محوریت موسیقی مدرن تهیه کردهایم که یکی از آنها اجرا شده و مابقی در سال بعد اجرا خواهد شد.
گفت و گو از :اعظم صفایی